نیمه شب موبایل غریبه در کیف زنم زنگ رسوایی زد!
تاریخ انتشار: ۲۳ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۴۹۳۵۰
وقتی از سرکار به منزل بازگشتم یک لحظه فکر کردم اشتباه آمده ام باورم نمی شد نه تنها همسرم حضور نداشت بلکه منزل خالی شده بود و هیچ اسباب و اثاثیه ای در آن وجود نداشت! با نگرانی بیرون آمدم و دوباره واحد آپارتمانی محل سکونت ام را بررسی کردم. دیگر از تعجب چشمانم گرد شده بود که همسایه ام با دیدن سرگردانی من گفت: همسرت لوازم را با کامیون به شهرستان برد و …
مرد ۳۲ ساله درحالی که می گفت از افشای تصاویر «مموری سیاه» شرمگین هستم چرا که حیثیت خانوادگی ام بر باد می رود به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد اظهار کرد: به علت این که تحصیلات بالایی نداشتم نتوانستم شغل مناسبی پیدا کنم و به همین دلیل همواره با مشکلات مالی دست و پنجه نرم می کردم به طوری که حتی تامین هزینه های عادی زندگی نیز برایم سخت بود تا این که حدود دو سال قبل همسرم از من اجازه گرفت برای کمک به اقتصاد خانواده، به عنوان بازاریاب مشغول به کار شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من هم با کارکردن او در بیرون از منزل موافقت کردم تا شاید با کمک یکدیگر وضعیت مالی خودمان را بهبود ببخشیم اما از حدود ۹ ماه قبل به برخی رفتارها و تماس هایش مشکوک شدم. از سوی دیگر رفت و آمدهای شبانه او و دیر آمدن هایش به منزل مرا آزار می داد.
وقتی از همسرم در این باره توضیح می خواستم او ادعا می کرد که دیگر از این همه سوء ظن و بدبینی های من خسته شده است به همین دلیل همواره با هم مشاجره می کردیم تا این که وقتی فهمیدم او لوازم منزل را به شهرستان برده است بلافاصله نزد خانواده اش در همان شهرستان رفتم. خانواده همسرم نیز از این موضوع ناراحت بودند و قول دادند ما را آشتی بدهند. این گونه بود که من شب را در خانه پدرزنم ماندم اما در نیمه های شب با صدای زنگ تلفن همراه از خواب بیدار شدم، صدای زنگ از کیف دستی همسرم می آمد گوشی را بیرون آوردم و همسرم را بیدار کردم ولی آن گوشی مال همسرم نبود چرا که تا آن روز من از وجود آن بی خبر بودم.
همسرم سراسیمه گوشی را چنگ زد و زیر پشتی پنهان کرد و به بیرون از اتاق رفت، وقتی داخل اتاق بازگشت ادعا کرد گوشی مال خواهرش است! صبح روز بعد سر سفره صبحانه به خواهرزنم گفتم زنگ تلفن همراه شما بارها مرا بیدار کرد. وقتی با تعجب گفت گوشی من ؟! همسرم حرفش را قطع کرد و گفت همان گوشی سفیدی که به من داده ای! وقتی به اتاق رفتم گوشی را از زیر پشتی برداشتم اما با عکس العمل شدید همسرم روبه رو شدم. با وجود مقاومت های همسرم از منزل بیرون آمدم و در حالی که همسرم پا برهنه دنبالم می دوید مموری گوشی را بیرون کشیدم و به صورت امانت به یک مغازه دار سپردم. ساعتی بعد وقتی به منزل بازگشتم جریان گوشی تلفن را برای خانواده اش بازگو کردم که مشخص شد گوشی را خواهرش به او نداده است. وقتی مموری سیاه را از مغازه دار گرفتم دنیا روی سرم خراب شد. تصاویر زشت همسرم با مردان غریبه راز خیانتی را برایم آشکار کرد که از دیدن آن ها هنوز هم شرم دارم…
منبع: ساتین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت saten.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساتین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۴۹۳۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افشای راز زن دوم مرد میانسال بعد از مرگش
زن جوانی در تماس با پلیس اعلام کرد شوهرش بر اثر برقگرفتگی جان باخته اما کسی از ازدواج آنها خبر ندارد.
به گزارش ایران، به دستور بازپرس جنایی، تیم تحقیق راهی محل شده و با جسد مرد میانسال در کنار کولر آبی روی پشت بام مواجه شدند. معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی در محل حکایت از آن داشت که مرد میانسال هنگام تعمیر کولر دچار برقگرفتگی شده و جانش را از دست داده است.
زن جوان که موضوع را به پلیس اعلام کرده بود، در تحقیقات اولیه گفت: من همسر صیغه ای بهروز بودم. سال ۹۶ به عقد موقت او درآمدم و راز این ازدواج را کسی نمیدانست. او در هفته چند بار به من سر میزد. روز حادثه به او گفتم هوا گرم شده و بهتر است کولر را راه بیندازیم. میخواستم به تعمیرکار زنگ بزنم، اما همسرم گفت خودم آن را درست میکنم.
زن جوان ادامه داد: بهروز برای تعمیر کولر به پشتبام رفت. ساعتی گذشت و از او خبری نشد. هرچه به تلفن همراهش زنگ زدم، جواب نداد. با نگرانی راهی پشتبام شدم، اما در کمال ناباوری دیدم همسرم کنار کولر افتاده و جان باخته است.
بدین ترتیب با مرگ مرد میانسال راز ازدواج دوم او که مخفیانه انجام شده بود، برملا شد. به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی پایتخت، جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.